امروز :
پنجشنبه - ۳۰ فروردین - ۱۴۰۳

مقایسه خط نستعلیق با نسخ و تعلیق

  • 14796

در میان خطوط ایرانی و عربی، خط نستعلیق به گواه آثار آفریده شده به عنوان زیباترین خط و برتر از خطوط هفت‌گانه شناخته شده و آن را عروس خطوط اسلامی نامیده‌اند.خطوط هفت‌گانه ( اقلام سبعه ) عبارتند از خطوطی که ظاهرا از دو خط معقّلی و کوفی بوجود آمده‌اند

و شامل خطوط : « ثلث، نسخ، محقّق، ریحان،توقیع، رقاع و تعلیق » می‌باشد که اغلب در کشورهای عربی متداولند و برخی از آنها نیز اکنون دیگرمنسوخ شده‌اند.در این بین نستعلیق (= نسخ‌تعلیق) از ترکیب دو خط « نسخ » و « تعلیق » بوجود آمده که سابقه‌ی آن به حدود قرن هفتم هجری می‌رسد و در دوره‌ی تیموریان توسط میرعلی تبریزی مدون و قانونمند شد و به دست میرعماد الحسنی (درگذشت ۱۰۲۴ ه.ق.) به اوج زیبایی خود رسید.اما چرا ترکیب نسخ و تعلیق‌؟خط نسخ ‌چون تقریبا در سطح خط زمینه نوشته می‌شود، بین تمام خطوط هفت‌گانه خواناترین خط است و به همین دلیل معمولا برای نوشتن ادعیه و قرآن استفاده شده و می‌شود.

 

 


اما تعلیق که بیشتر به عنوان خط تحریر برای نوشتن نامه‌ها و فرمان‌های حکومتی بکار می‌رفته، دارای دوایر زیاد، حروف مدور و قابلیت بسیاری در ارائه‌ی ترکیب‌های متنوع و کمپوزیسیون‌های گوناگون دارد. به همین دلیل بیشتر در بین کسانی رواج داشته که از نظر سواد و میزان آشنایی با خط در سطح بالایی بوده و در زمانه‌ی بی‌حوصله‌ی ما نمی‌تواند از نظر خوانایی گستره‌ی کاربری همگانی پیدا کند.

 

 

اما خط نستعلیق که دارای تناسب بی‌نظیری در میزان سطح و دور است، هر دو مزیت خوانایی و توان ارائه‌ی ترکیب‌های گوناگون را دارد. که به همین دلیل برای نوشتن زبان فارسی، مناسب‌ترین خط است و از این‌رو خط ملی و رسمی ایران بشمار می‌رود.
در حال حاضر علاوه بر ایران، در کشورهای عربی، پاکستان و بویژه افغانستان ( به دلیل تبادل گسترده‌ی فرهنگی هنرمندان مهاجر افغانی با هنرمندان ایرانی ) خط نستعلیق رواج دارد ولی از نظر قوت و ارائه‌ی آثار هنری هیچکدام قابل مقایسه با هنرمندان چیره‌دست ایرانی نیستند.
از قله‌های متقدم این هنر می‌توان به هنرمندانی چون میرحسین ترک ( ق ۱۳۰۰ ه.ق.)، میرزا رضا کلهر (ف ۱۳۱۰ ه.ق.)، میرزا غلامرضا اصفهانی ( ف ۱۳۰۴ ه.ق.) و عمادالکتّاب (ف ۱۳۱۵ ه.ش.) اشاره کرد که هرکدام در پیشرفت و تحول این خط نقشی بسزا داشته‌اند.
در میان استادان معاصری که در سالهای اخیر از قید حیات جسته‌اند، سید حسین و سید حسن میرخانی، علی اکبر کاوه و ابراهیم بوذری چهره‌هایی هستند که اغلب استادان و خوشنویسان معاصر در محضر آنها آموزش دیده و به نوعی سرچشمه‌های آموزش و رواج این هنر در جامعه‌ی ما محسوب می‌شوند.
در بین بزرگان نستعلیق که هنوز سرانگشتان نگارگرشان با مرکب‌سیاه، کاغذ را روسفید می‌کند، استادان غلام‌حسین امیرخانی، عباس اخوین و کیخسرو خروش قله‌هایی هستند که نامشان همواره بر تارک این هنر خواهد درخشید.
برای این بخش دست‌نوشته‌های نستعلیق این بزرگان را انتخاب کرده‌ام که برروی کاغذ ساده و بدون تذهیب نگاشته شده‌اند تا ببینید که چگونه سرانگشتان معجزه‌گر یک هنرمند می‌تواند فقط با یک قلم‌نی و مقداری مرکب ساده، می‌تواند ترکیب‌هایی بیافریند که چشم انسان را به مهمانی ضیافت آسمان‌ها ببرد.

 

 

 



 

 



 

 

 

این مپندار که نقش تو رود از نظرم

خاطرت جمع که در خواب پریشان منی

این مقاله را نیز بخوانید:

قاعده ا صُول در خوشنویسی

انتشار:سرای خوشنویسان کرج

نوشتن دیدگاه

کد امنیتی
کدی را که مشاهده میکنید در کادر زیر وارد کنید